بسم رب الشهداء

همت همت مجنون
حاجی صدای منو میشنوید 
همت همت مجنون 
مجنون جان به گوشم
حاج همت اوضاع خیلی خرابه برادر 
محاصره تنگ تر شده ...
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی....
خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند ....
اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند....
خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار دیگه اثری نداره ...
عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمی ده، بوی گناه می ده ...
همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت جان


فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم ....
حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا بوی گناه مشامتونو اذیت نکنه
ولی کو اخوی گوش شنوا...
حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه.......
همش می گیم برادر نگاهت برادر نگاهت ....
حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبو میزنه  
کمک می خوایم حاجی .......
به بچه های اونجا بگو کمکــــــــــــــــــــــــــــــ برسونند

داری صدا رو.......
همت همت مجنون.......
 
 


برچسب ها :

بسم الله الرحمن الرحیم 
بسم الله را گفته و نگفته شروع كردم به خوردن . 
حاجي داشت حرف مي زد و سبزي پلو را با تن ماهي قاطي مي كرد. 
هنوز قاشق اول را نخورده ، رو به عباديان كرد و پرسيد : عبادي ! بچه ها شام چي داشتن؟ همينو. واقعاً ؟ جون حاجي ؟

 

21.jpg
نگاهش را دزديد و گفت : تُن رو فردا ظهر مي ديم . 
حاجي قاشق را برگرداند . غذا در گلويم گير كرد .
حاجي جون به خدا فردا ظهر بهشون مي ديم .
حاجي همين طور كه كنار مي كشيد گفت : به خدا منم فردا ظهر مي خورم .

ادامه مطلب ....


برچسب ها :


صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟